جشن سده
جسن سده آئین تاریخی و باستانی ایران زمین
زمان برگزاری این مراسم در دهم بهمن ماه هر سال است. در اشارات تاریخی این جشن همیشه به شکل دسته جمعی و با گردهمایی همه مردمان شهر و محله و روستا در یکجا و با برپایی یک آتش بزرگ برگزار میشدهاست. مردمان در گردآوردن هیزم با یکدیگر مشارکت میکنند و بدین ترتیب جشن سده، جشن همکاری و همبستگی مردمان است. عضی دانشمندان نام سده را گرفته شده از ابوریحان بیرونی مینویسد: «سده گویند یعنی صد و آن یادگار کیومرث - پدر نخستین - درست صدتن شدند و یکی از خود را بر همه پادشاه گردانیدند و برخی برآنند که در این روز فرزندان آدم ابوالبشر در این روز به صد رسید. ”»
نظر دیگر اینکه سده معروف، صدمین روز زمستان است. از ابتدای زمستان (اول آبان ماه) تا ۱۰ بهمن که جشن سدهاست صد روز، و از ۱۰ بهمن تا نوروز و اول بهار ۵۰روز و ۵۰شب بودهاست؛ و به علت اینکه از این روز به بعد انسان به آتش دست پیدا کردهاست شب هم مانند روز روشن و گرم و زندهاست شبها هم شمرده میشوند.
یکی دیگر از دلایل گرامیداشت این شب این است که ایرانیان دو ماه میانی زمستان را، همان دی و بهمن را، بسیار سخت و هنگام نیرومند گشتن اهریمن میدانستند و برای پایان یافتن این دوماه نیایشهای ویژهای برگزار میکردند. از شب چله که دوباره زاده شده بود تا شب دهم بهمن ماه که جشن سده و بعضی دانشمندان نام سده را گرفته شده از صد میدانند. ابوریحان بیرونی مینویسد: «سده گویند یعنی صد و آن یادگار اردشیر بابکان است و در علت و سبب این جشن گفتهاند که هرگاه روزها و شبها را جداگانه بشمارند، میان آن و آخر سال عدد صد بدست میآید و برخی گویند علت این است که در این روز زادگان کیومرث - پدر نخستین - درست صدتن شدند و یکی از خود را بر همه پادشاه گردانیدند و برخی برآنند که در این روز فرزندان مشی و مشیانه به صد رسیدند و نیز آمده: “شمار فرزندان آدم ابوالبشر در این روز به صد رسید. ”»
نظر دیگر اینکه سده معروف، صدمین روز زمستان است. از ابتدای زمستان (اول آبان ماه) تا ۱۰ بهمن که جشن سدهاست صد روز، و از ۱۰ بهمن تا نوروز و اول بهار ۵۰روز و ۵۰شب بودهاست؛ و به علت اینکه از این روز به بعد انسان به آتش دست پیدا کردهاست شب هم مانند روز روشن و گرم و زندهاست شبها هم شمرده میشوند.
یکی دیگر از دلایل گرامیداشت این شب این است که ایرانیان دو ماه میانی زمستان را، همان دی و بهمن را، بسیار سخت و هنگام نیرومند گشتن اهریمن میدانستند و برای پایان یافتن این دوماه نیایشهای ویژهای برگزار میکردند. از شب چله که چله بزرگ نیز نامیده میشد و در آن مهر برای مبارزه با اهریمن دوباره زاده شده بود تا شب دهم بهمن ماه که جشن سده و چله کوچک نامیده میشد برابر ۴۰ روز است؛ و به سبب اینکه آتش (مظهر گرما و نور و زندگی) در روز سده کشف شده بود و وسیله دیگری برای مبارزه با اهریمن و بنا بر آیین باعث روشنایی شب مانند روز شد از شب چله کوچک تا اول اسفند ۲۰ روز و ۲۰ شب (جمعاً چهل شب و روز) است.
یکی از نشانههای پیوند این دو پدیده مراسمی است که در بین عشایر سیرجان و بافت برگزار میشود:
شب دهم بهمن آتش بزرگی بنام آتش جشن سده، با چهل شاخه از درختان هرس شده که نشان چهل روز «چله بزرگ» است در میدان ده برمیافروزند و میخوانند:
سده سده دهقانی/ چهل کنده سوزانی/ هنوز گویی زمستانی
و برخی گفتهاند که این تسمیه به مناسبت صد روز پیش از به دست آمدن محصول و ارتفاع غلات است.
سده از دیدگاه اساطیری
از اسطورههای جشن سده تنها یکی به پیدایش آتش اشاره دارد. هوشنگ پادشاه کاریز، کاشتن درخت … را به او نسبت میدهند، روزی در دامنه کوه ماری دید و سنگ برگرفت و به سوی مار انداخت و مار فرار کرد. اما از برخورد سنگها جرقهای زد و آتش پدیدار شد.» هم در کتاب «آثارالباقیه» ابوریحان، از پدید آمدن آتش سخنی نیست بلکه آن را افروختن آتش بر بامها میداند که به دستور نوروزنامه آمدهاست که: «آفریدون همان روز که
عالی بود